تنهایی زیاد سخت نیست....
این روزها کسی به پای کسی نمی نشیند برای همدردی همین میشود که پای خودت را می کشی وسط،البته خیلی هم بد نیست گاهی سنگ صبور خودت باشی،اصلا" بیا گاهی برای خودت درددل کن ،زیر گوش خودت حرف بزن،برای خودت نقاشی بکش.خودت را نقاشی کن.برای خودت گل بخر، شده چند شاخه نرگس، نشد مریم، حتی چند گلدان کوچک، از آنها که گلهایشان حساسند و بیشتر از هر گل و گیاه دیگر به مراقبت و ناز انگشتان تو احتیاج دارند. بیا گاهی برای خودت نامه بنویس اصلا" هر روز برای خودت بنویس اگر شده چند خط، یک کلمه یک حرف، نشد سه نقطه پشت سرهم، بنویس تنهایی زیاد هم بد نیست، گاهی هم نعمت است وقتی دنیا ،دنیای بی انصافیست...اصلا" دنیا را بد ساخته اند، پاشنهء در زندگی روی بی انصافی میچرخد انگار ،کجای دنیا روی انصاف بوده که اینجایش باشد. امان از دنیا و آدمهایش، آدمهایی که تو را نمی فهمند،ترجمه ات می کنند،آنهم به زبان خودشان، می نویسندت با هر قلم و خودکار و خودنویسی که خودشان بخواهند، قضاوتت میکنند ،وجبت می زنند باخطکش و متر و انگشتان دست خودشان و بعد دلت را می شکنند .باور کن تنهایی زیاد هم سخت نیست...